در «قصه ظهر جمعه» داستان «دوستان نااهل» روایت شد

در «قصه ظهر جمعه» داستان «دوستان نااهل» روایت شد

مرد دهقان از مردم بدی زیادی دیده بود و دوستان نااهل خود را به خوبی می شناخت.

>2 سال پیش
دو داستان از كتاب مرزبان نامه در «قصه ظهر جمعه»

دو داستان از كتاب مرزبان نامه در «قصه ظهر جمعه»

جوان روستایی كه در اسب‌سواری چابك بود و شكار را بسیار دوست می‌داشت. شب و روز در فكر این بود كه فرصتی به دست آورد و بر اسب ‌سوار شود و به شكار برود.

>2 سال پیش