از همان نوروزش بوی غم میآمد در سال 1342 علمای قم عید نوروز را تحریم كردند، در اینك خرداد بشنوید. >4 روز پیش
هر گوشه دزفول قصه آتش و خون جاریست محمود یكی از پسران خانواده آریانپور میگوید: حادثه در 28 آذرسال 61 رخ داد؛ روزی كه افراد زیادی مهمان خانه ما بودند و موشك عراقیها بر پل قدیم دزفول برخورد كرده بود. >15 روز پیش
قصهای از دل كوه و مهربانی در دل روستاهای دورافتادهی چهارمحالوبختیاری، جایی كه هنوز جادهای نیست، گازی نیست، حتی آبِ آشامیدنی نیست. >1 ماه پیش
هستی چه بود قصه پررنج و ملالی پخش قطعه رویای هستی با صدای غلامحسین بنان در برنامه ایرانآوا. >2 ماه پیش
بهتر آن است كه این قصه فراموش كنیم برنامه ایرانآوا این بار به سراغ دیوان اشعار معینی كرمانشاهی رفته و در قالب داستان مخاطبان را با شعر و ساز و موسیقی همراه میكند. >4 ماه پیش
از آستانِ پیرِ مغان، سر چرا كشیم؟ حسین آهی مجری برنامه تماشاگهراز میگوید: «سرچراكشیم» در این غزل تركیب چندان فصیح و رسایی ندارد و به نظر نمیرسد عبارت درستی باشد. >4 ماه پیش
شهاب حسینی بسیار نكته سنج و حرفهای است حسام فرهمند كارگردان در برنامه موجسیمرغ گفت: قصه و داستان رها در ژانر سینمای قصهگوی جایگاه خوبی دارد و نقشها و شخصیتهای آن بسیار برایم قابل لمسبود. >4 ماه پیش
بزرگداشت سههنرمند در جشنواره فیلم فجر تینا میركریمی گزارشكر برنامه موجسیمرغ بخشی از صحبتهای رضا بابك، سیروس الوند و منوچهر والیزاده پخش كرده است. >4 ماه پیش
یاد ایامی كه در گلشن فغانی داشتم یاد ایامی كه در گلشن فغانی داشتم؛ در برنامه ایرانآوا بیشتر بشنوید. >5 ماه پیش
خواننده قصه سال لحن خوبی دارد خلیل شفیعی شاعر و منتقد در برنامه باغ هنر گفت: در بیت نخست ترانه واژگان آبرومند و قشنگ هیچگاه قافیه نمیشوند. >5 ماه پیش
قصه بهترین راه انتقال اطلاعات به كودكان سعیده سهیلیمهر میگوید: قصه در كنار لذت بخشبودنش، بهترین راه برای انتقال اطلاعات مفید به كودكان است. >7 ماه پیش
به دنبال زندهسازی قصهها هستیم لیلا كفاشزاده پژوهشگر حوزه كودك میگوید:در انتشارات كیوی اغلب قصهها را میسازیم و با آن نمایش و موسیقی اجرا میكنیم. >1 سال پیش
شكار حلزون قصهای درباره زن سرپرست خانوار سمیه رنجكش گزارشگر برنامه باغ هنر رادیو ایران به خانه جشنواره رفته و گزارشی را درباره شكار حلزون تهیه و پخش كرده است. >1 سال پیش
پرندگان با صدای خودشان زیبا هستند برنامه «قصه ظهر جمعه» این بار دو داستان با عنوان های «كار نیكو كردن از پركردن» و «كبوتر با كبوتر باز با باز كند همجنس با همجنس پرواز» را برای مخاطبان خود روایت كرده است. >2 سال پیش
«مار و مارگیر» و «آب تازه آب نو» در قصه ظهر جمعه كسی كه خود از سرچشمه آب برمی دارد و از دیگران آب می خواهد معنی این گوهر گرانبها را نمی داند. >2 سال پیش
روایتی از داستان خوشبخت و بدبخت در قصه ظهر جمعه حاكم جابُلسا به حاكم جابُلقا گفت صحبت ها اگر در كاغذ نوشته شود ممكن است مخالف و موافق پیدا كند و دوست و دشمن نیز نگذارند كار را تمام كنیم. >2 سال پیش
در «قصه ظهر جمعه» داستان «دوستان نااهل» روایت شد مرد دهقان از مردم بدی زیادی دیده بود و دوستان نااهل خود را به خوبی می شناخت. >2 سال پیش
شهیدان علیرضا و عرفان انتظامی طبق روال همیشه من، همسرم و دو پسرم شنبهها به كانون وصال میرفتیم؛ آن روز هم مناسبت خاصی نبود و همان جلسه مستمری بود كه شنبهها برگزار میشد. بچهها رفتند قسمت آخر كه بازی كنند؛ چند دقیقه بعد صدای مهیب انفجار آمد... >2 سال پیش
شهید رضا كامیاب شهید حاج قاسم سلیمانی : من با سخنرانیهای شهید كامیاب با جریان انقلاب آشنا شدم... >2 سال پیش
شهیدان دانیال و علی اكبر دل آرامی نسب 30 خرداد سال 1373 برابر با عاشورای سال 1415 قمری، در حالی كه حرم مطهر امام رضا (ع) غرق در ماتم بود، انفجاری مهیب رخ داد كه تعدادی از زوار حرم رضوی، همچون پروانههای عاشق پیله از تن باز كرده و پركشیدند... >2 سال پیش
«دروغ مصلحت آمیز» به روایت «قصه ظهر جمعه» قاضی بزرگ بغداد فكر كرد با روشن كردن فانوس، می تواند یكی از كتاب ها را مطالعه كند اما دلواپسی كه نمی دانست از كجاست تمام وجودش را گرفته بود. >2 سال پیش
روایت داستان «خیانت در دوستی» از كتاب «كلیله و دمنه» در «قصه ظهر جمعه» شیرینی و پرآبی انجیر لاك پشت گرسنه را پر از لذت كرد؛ هنوز آخرین ذره انجیر را نخورده بود كه انجیر دیگری درست كنار او در آب افتاد، لاك پشت با تعجب سر خود را بالا گرفت و بوزینه را در بالای درخت دید. >2 سال پیش
روایت داستان «عاقبت ریاكاری» از كتاب «چهارمقاله» در «قصه ظهر جمعه» وزیر بزرگ رو به محمد بن ملك شاه كرد و گفت قربانت گردم این نامه از سوی حضرت خلیفه آمده و خلاصه این نامه خبر از قیام حاكم عرب حله بر ضد حضرت می دهد. >2 سال پیش
خوب نوشتن؛ بخشی از حقیقت است گاهی پیش می آید شاگردانم با هجوم طرح ها و قصه ها برای گفتن روبرو می شوند و با هیجان و لذت آغاز به نوشتن می كنند.در برنامه «تالار آینه» بشنوید. >2 سال پیش
برده و پادشاه داستانی از مرزبان نامه در برنامه «قصه ظهر جمعه» بیدار از سه روز پیش كه كشتی غرق شده بود او سوار بر یك تخت پاره خود را به جنگل و دشت رسانیده بود حتی یك ساعت هم خواب به چشم او نیامد. >2 سال پیش
«قصه ظهر جمعه» از شاهنامه فردوسی یك داستان را روایت كرد حالا كه گو هفت ساله و تلخند دو ساله بود، نامداران سپاه و خردمندان دربار دور هم جمع شدند تا باهم یكدل و یكرنگ برای آینده هندوستان به نتیجه برسند. >2 سال پیش
دو حكایت از كتاب ارزشمند منطق الطیر عطار نیشابوری برنامه «قصه ظهر جمعه» این بار از كتاب ارزشمند منطق الطیر دو حكایت (سنگ آسیاب و گدای عاشق) را برای مخاطبان روایت كرده است. >2 سال پیش
«ماه به روایت آه» در «قصه ظهر جمعه» با او كه هستم احساس شخصیت و امنیت می كنم، همه از صمیم دل به این جوان 18 ساله احترام می گذارند و جمال و كمال و مردانگی اش را می ستایند. >2 سال پیش
«چلوار باشه و حلال باشه» داستانی برگرفته از كتاب «متل و متلك» اون لحظه را درست یادمه؛ مثل فیلم جلوی چشمام هست من مثل افعی دیده ها شده بودم خشكم زده بود و زبانم بند آمده بود مثل اینكه لبانم را دوخته باشم گیج و مبهوت به ماشین له شده بیچاره ام نگاه می كردم. >2 سال پیش
فوت و فن كوزه گری قصه ای از دل خاطرات كوی و برزن ایران «فوت فن كوزه گری» با سفر به خاطرات كوی و برزن و شهر و روستای ایران، داستان مردی را روایت می كند كه عاشق هنرش است؛ در برنامه «قصه ظهر جمعه» این هفته. >2 سال پیش
روایتی از داستان «رستم و برزو» در «قصه ظهر جمعه» در روزگاران قدیم ایران، پهلوانی به نام رستم دستان داشت؛ پهلوان نامی ایران زمین كه بدون آگاهی از هویت پسرش سهراب در نبردی سخت آن را از پا درآورد و با دست خود داغ همیشگی فرزند را به دل خود گذاشت. >2 سال پیش
«دردسر تعطیلات» به روایت «قصه ظهر جمعه» آن قدیم ها دعوا و بگو مگوها الكترونیكی و مجازی نبود و همه چشم در چشم هم حرف دل خود را می گفتند، این روزها كه شكل زندگی تغییر كرده دعواها نیز رنگ دیگری به خود گرفته است. >2 سال پیش
«مینی بوس پر سر و صدا» داستانی طنزآمیز از دل كوچه و خیابان های ایران «مینی بوس پر سر و صدا» نام داستانی از كتاب «متل و متلك» است كه «شهاب شهرزاد» مجری و گوینده رادیو آن را برای برنامه «قصه ظهر جمعه» بازنویسی و تنظیم كرده است. >2 سال پیش
روایت داستانی از كتاب سیاست نامه در «قصه ظهر جمعه» نام وزیر «بهرام گور»؛ «راست روشن» بود او كه به وزیرش اعتماد كافی داشت؛ همه كارها را به او سپرده بود. >2 سال پیش
دو داستان از كتاب مرزبان نامه در «قصه ظهر جمعه» جوان روستایی كه در اسبسواری چابك بود و شكار را بسیار دوست میداشت. شب و روز در فكر این بود كه فرصتی به دست آورد و بر اسب سوار شود و به شكار برود. >2 سال پیش
داستان ایاز و سلطان محمود مثنوی معنوی به روایت «قصه ظهر جمعه» ایاز پسر سیاه پوستی كه در یكی از جنگ ها اسیر شده بود گردش روزگار او را به دربار سلطان محمود آورد، درستكاری و هنر و هوش بالای او روز به روز ایاز را در نزد شاه عزیزتر كرد و كم كم جزو ندیمان سلطان و محرم راز او شد. >2 سال پیش
گرشا رضایی صدای پخته ای دارد خلیل شفیعی شاعر و منتقدگفت: ترانه سرا این قطعه با خلاقیت خود میان بركه دور افتاده در دل یك بیشه و ماهی ارتباط ایجاد كرده و روایتی را رقم زده، این روایت تا پایان قطعه همراه ترانه است. >2 سال پیش
آبی و رابی نخستین فیلم سینمای ایران با ژانر كمدی مصطفی محمودی كارشناس و منتقد سینما گفت: آبی و رابی فیلمی سامت است كه قصه های كمیك دو فرد لاغر و چاق را روایت می كرد. >2 سال پیش
دو حكایت از كتاب ارزشمند «كلیله و دمنه» در قصه ظهر جمعه برنامه قصه ظهر جمعه از كتاب «كلیله و دمنه» دو حكایت گربه پیرزال و مرغان كارآگاه برای مخاطبان روایت كرده است. >2 سال پیش
به رویاهایتان فكر كنید و هرگز از آنها دست نكشید «عشق سینما»، قصه ای طنز آمیزی از دل خاطرات قدیمی یك پدربزرگ را روایت كرده است؛ در «قصه ظهر جمعه». >2 سال پیش
اتفاق عجیبی كه زندگی یكنواخت یك زن و شوهر را تغییر داد «دردسر پوچی»، قصه ای طنز آمیز درباره زن و شوهری است كه زندگی یكنواختی دارند. >2 سال پیش
روایت داستان «خروس جنگی» این بار در «قصه ظهر جمعه» «خروس جنگی»؛ قصه ای طنز آمیز از دل خاطرات نه چندان دور كوچه و پس كوچه های ایران است. >2 سال پیش
دو حكایت از كتاب ارزشمند «كلیله و دمنه» برنامه «قصه ظهر جمعه» از كتاب «كلیله و دمنه»، دو حكایت «شغال سیاستمدار» و «آدم خیالباف»، روایت كرده است. >2 سال پیش
دو حكایت از كتاب ارزشمند «مرزبان نامه» روی میز «قصه ظهر جمعه» در برنامه «قصه ظهر جمعه» برای مخاطبان دو حكایت «ماهیخوار توبه كار» و پند خرگوش» خوانده شد. >2 سال پیش
روایت داستان «من و عمه خانم» از كتاب «خنده های بی صدا» در برنامه «قصه ظهر جمعه» در بخشی از داستان من و عمه خانم آمده كه در روزهای نزدیك به عید نوروز معلم از دانش آموزان خود، خواست در تعطیلات نوروز به فكر تهیه روزنامه دیواری باشند. >2 سال پیش
داستان شنل قرمزی در مدرسه كوی نشاط معلم مدرسه كوی نشاط قرار است این بار برای شاگردانش قصه شنل قرمزی را بازگو كند كه البته شاگردان با پرسش های متنوع مانع بازگویی این قصه شدند. >2 سال پیش
«آواز برغاله» كتاب مرزبان نامه در «قصه ظهر جمعه» در روزگاری نه چندان دور و نه چندان نزدیك، یك گرگ درنده كه در بیابان زندگی می كرد و با شكار آهوها، خرگوش ها و حیوانات صحرایی غذا به دست آورد. >2 سال پیش